روابط بینامتنی رمان «فریدون سه پسر داشت» با داستان «فریدون» در شاهنامه
Authors
Abstract:
نقد بینامتنی به تحلیل و بررسی روابط متون میپردازد و با توجه به ویژگیهای رمانهای پست مدرن، تحلیل بینامتنی این متون ضروری به نظر میرسد. جریان سیال ذهن، بازگشت به گذشته و به نقد کشیدن آن، حضور شخصیتهای تاریخی، بینامتنیت، درگیر شدن خواننده با متن، تأکید بر بینهایت بودن معنا و عدم قطعیت از ویژگیهای رمانهای پست-مدرن است. عباس معروفی از جمله نویسندگانی است که در مجموعهی آثارش مانند پیکر فرهاد، سفونی مردگان و سال بلوا و فریدون سه پسر داشت و غیره گرایش آشکاری به مؤلفههای پست مدرن دارد. پژوهش حاضر، بر مبنای نظریههای بینامتنیت بویژه منطق گفتگویی به تحلیل رمان « فریدون سه پسر داشت» که با داستان پادشاهی فریدون در شاهنامه رابطهی گفتگویی دارد، پرداخته است. نتیجهی این بررسی نشان میدهد که نویسنده با تکیه بر اقتدار اسطورهی فریدون و پسرانش در شاهنامه، جدال همیشگی بشر بر سر تصاحب قدرت را به نمایش بگذارد. همچنین از مجموعهی دلالتهای ضمنی و معناشناختی، کارناوال گرایی و چندصدایی موجود در رمان، تفسیر و خوانشی دیگرگونه از داستان پادشاهی فریدون شاهنامه حاصل میشود.
similar resources
روابط بینامتنی رمان «کیخسرو» با داستان «پادشاهی کیخسرو» در شاهنامه
بازآفرینی اسطوره یکی از رهیافتهای شاخص در ادبیات پسامدرن است. این ویژگی امکان بررسی روابط بینامتنی آثار پستمدرن با متنهای اسطورهای را فراهم میآورد. شاهنامه به عنوان متنی اسطورهای، زیرمتن یا پیشمتن بسیاری از رمانهای مدرن و پستمدرن قرار گرفتهاست. یکی از این متون رمان «کیخسرو» اثر آرش حجازی است که در آن داستان جنگ بزرگ کیخسرو در شاهنامه، بازآفرینی و بازخوانی شدهاست. این جستار، بر اساس ...
full textروابط بینامتنی رمان «کیخسرو» با داستان «پادشاهی کیخسرو» در شاهنامه
بازآفرینی اسطوره یکی از رهیافتهای شاخص در ادبیات پسامدرن است. این ویژگی امکان بررسی روابط بینامتنی آثار پستمدرن با متنهای اسطورهای را فراهم میآورد. شاهنامه به عنوان متنی اسطورهای، زیرمتن یا پیشمتن بسیاری از رمانهای مدرن و پستمدرن قرار گرفتهاست. یکی از این متون رمان «کیخسرو» اثر آرش حجازی است که در آن داستان جنگ بزرگ کیخسرو در شاهنامه، بازآفرینی و بازخوانی شدهاست. این جستار، بر اساس ...
full textمقایسۀ داستان فریدون با نمایشنامه «لیرشاه »
در مقالۀ حاضر داستان فریدون و لیرشاه با توجه به عناصر داستانی هر یک، مورد بررسی قرار گرفته است. منطق آشکاری که مقایسۀ این دو داستان را توجیه می کند تصمیم مشترکی است که دو پادشاه برای سرزمین خود می گیرند. در پی این تصمیم جدال ها و رویدادهایی رخ می دهد که فرجام هر یک از شخصیت های داستان را، که نکته قابل توجه و با اهمیت دو داستان است، نمایان می سازد. این بررسی مستقل از جنبه های حماسی، اساطیری، تا...
full textتقابل جهانشناختی «هنر» با «جادو» در شاهنامه(با تکیه بر داستان فریدون و ضحّاک)
واژۀ هنر، با توجّه به ریشه و معناهایش، فضایلی اخلاقی را تمثیل میکرد که در بستر جهانبینی مردشاهی برآمده بودند. این فضایلِ مردانه، مقابل ویژگیهایی ایستادند که در جهانبینی زنشاهی بودند؛ جادوگری یکی از این ویژگیها بود که همچون یک ضدارزش در تقابل با هنر تعریف میشد. هنر با این بار معنایی، در همۀ ادوار، به عنوان خصلت آزادگان تعریف شد که این تکرارها با توجّه به خاستگاهاش (مهرپرستی)، حکایت از رسوخ...
full textMy Resources
Journal title
volume 6 issue 9
pages 55- 83
publication date 2016-03-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023